لف تولستوی کتاب اعتراف
را بعد از گذراندن دوران سختی از زندگی خود که دچار یاس و سرشکستگیِ عمیق
روحی شده بود به نگارش درآورد. این کتاب هشتمین جلد از مجموعه تجربه و هنر زندگی از انتشارات گمان است.
تولستوی
در اوج شهرتش به شکی عمیق از زندگی رسید و سوالاتی از قبیل معنای زندگی
باعث شد تا نیم نگاهی به سراسر گذشتهاش داشته باشد. و به دنبال پاسخ
پرسشهای فلسفیای که آزارش میداد برود. تولستوی بعد از گذر از آن دوران
سخت که دائما بین شک و ایمان در نوسان بود به جهانبینی تازهای دست یافت
که ثمرهاش دو کتابِ «پدر سرگی» و «اعتراف» هستند.
این
دو کتاب که بعد از گذر از آن فروپاشی عصبی و رسیدن به ایمانی تازه نگاشته
شدهاند به خوبی حاملِ جهانبینی کلی تولستوی بهخصوص در رابطه با موضوع
ایمان هستند. کتاب اعتراف که اکنون از او در دست داریم، اعترافات بی محابا و
صادقانه تولستوی از دوران رنج و شک و تردیدهایش است. از باتلاقِ شکی که
اسیرش شد و راهی که طی کرد تا بتواند خود را از این باتلاق ترسناک بیرون
بکشد. او در این کتاب تمام نوسانات فکری و اعتقادیاش را بیان میکند. و
بهطور کلی بعد از خواندن این کتاب میتوان دریافت که: «ریشه
مسائل اخلاق مداریای که در کتابهای تولستوی میبینیم از چه تفکراتی نشات
گرفتهاند. و ایمانِ سرسختِ او از چه راهی به دست آمده است.»
ما
با اعترافاتش به جهانبینی نهایی و خودساخته او نزدیک میشویم. در ادامه
سعی میکنم بخشی از این جهانبینی و مسیری که او طی کرده و در این کتاب
آمده را توضیح دهم.
در ادامه با معرفی کتاب اعتراف با ما همراه باشید.