با تلخی باید اعتراف کنیم که رواج کتاب و روحیه کتابخوانی
درمیان ملت عزیز ما که خود یکی از مشعل داران فرهنگ و کتاب ومعرفت در طول
تاریخ پس از ظهور اسلام بوده است.
بسی کمتر از آن چیزی است که از چنین ملتی
انتظار میرود. و این پدیده نیز مانند بیشتر پدیده های ناگوار در کشور ما،
نتیجه فرمانروایی پادشاهان و فرمانروایان ظالم و فاسد و بیفرهنگ و بیسواد
براین کشور در دویست سال گذشته است. در دورانی که برخی ملت هابه سوی
دانش و پژوهش و معرفت روی آورده بودند، ملت کهن وبا استعداد ما در زیر
سلطه آن انسانهای پلید و خود پرست وزورگو و نااهل، از دانش و معرفت دور
ماند و در دوره اخیر که حکومت دست نشانده و فاسد پهلوی، همه کارها را برابر
خواست بیگانگان و دشمنان این ملت وبه زیان این ملت انجام میداد، نه تنها
تلاشی برای ترویج کتاب و کتابخوانی نشد، بلکه با ایجاد سرگرمی های ناسالم و
دامن زدن به آتش غرایز جنسی درمیان جوانان، این ضرورت فوری و فوتی را هر چه
بیشتر، از میدان دید و توجه مردم بیرون راندند و در یکی از بهترین
دورانهایی که شرایط جهانی، دگرگونی های اساسی در وضع نابسامان ملت ایران
رابرمی تافت، ملت مظلوم ما را از آن محروم ساختند و کار را به آنجا
رساندند که بنا برگزارشهای همان روزگار، در شهر تهران وبرخی شهرهای دیگر،
شماره میخانه ها، بیش از شماره کتابخانه ها وکتابفروشی ها و یا چند برابر
آنها بود.