کتاب دلبند اثر تونی موریسون، نویسنده، فمینیست و استاد دانشگاه است که در سال ۱۹۹۳ برنده جایزه ادبی نوبل شد. موسسه نوبل درباره آثار تونی موریسون اشاره میکند که:
کتاب دلبند اثر تونی موریسون، نویسنده، فمینیست و استاد دانشگاه است که در سال ۱۹۹۳ برنده جایزه ادبی نوبل شد. موسسه نوبل درباره آثار تونی موریسون اشاره میکند که:
رمان در انتظار بربرها اثر نویسندهٔ معروف آفریقای جنوبی، جان ماکسول کوتسی است که در سال ۲۰۰۳ میلادی برندهٔ جایزه نوبل ادبیات شد و دو بار نیز برنده جایزه ادبی من بوکر شده است.
پشت جلد کتاب در انتظار بربرها آمده است:
کوتسی در این کتاب پنجرهای دیگر به روان انسانی میگشاید. داستان او توصیف سرشت فریبکارانه و طمعکارانهی جنگی است علیه «بربرها» که در واقع کسی جز بومیان ساکن اطراف نیستند، جریان دارد و نشان میدهد آدمیان، آنگاه که قدرتش را داشته باشند، در رسیدن به آنچه خود بر حق و درست میدانند تا چه اندازه آمادهی ستم بر دیگر انسانهایند. توانایی کوتسی در وصف ژرفنگرانهی نومیدی و درماندگی قهرمان داستان در مواجهه با شرایطی است که توان تغییر یا تعدیل آن را در خود نمییابد.
رمان دردناک شنل پاره اثر نویسنده روس، نینا بربروا است که بیشباهت به زندگی خود او نیست. نینا در خانوادهای مرفه در پتربورگ به دنیا آمد و در نوجوانی شاهد انقلاب و فروپاشی نظم حاکم بر جامعه روسیه بود. او در گرماگرم انقلاب با مفهوم نابرابری اجتماعی آشنا شد و سختی و محرومیت را با گوشت و پوست خود حس کرد.
پس از انقلاب اکتبر بود که به دلیل فشارهای سیاسی و تنگ فضای فرهنگی، مجبور شد سرزمین مادری را ترک کند و رهسپار تبعید شود. نینا کتاب شنل پاره را مانند دیگر آثار داستانی خود در زمان اقامت در فرانسه نوشت که سالها جز روسیزبانان مخاطب دیگری نداشت. این اثر پس از ترجمه به زبان فرانسوی توانست به موفقیتهای زیادی دست پیدا کند.
پشت جلد کتاب آمده است:
لف تولستوی کتاب اعتراف را بعد از گذراندن دوران سختی از زندگی خود که دچار یاس و سرشکستگیِ عمیق روحی شده بود به نگارش درآورد. این کتاب هشتمین جلد از مجموعه تجربه و هنر زندگی از انتشارات گمان است.
تولستوی در اوج شهرتش به شکی عمیق از زندگی رسید و سوالاتی از قبیل معنای زندگی باعث شد تا نیم نگاهی به سراسر گذشتهاش داشته باشد. و به دنبال پاسخ پرسشهای فلسفیای که آزارش میداد برود. تولستوی بعد از گذر از آن دوران سخت که دائما بین شک و ایمان در نوسان بود به جهانبینی تازهای دست یافت که ثمرهاش دو کتابِ «پدر سرگی» و «اعتراف» هستند.
این دو کتاب که بعد از گذر از آن فروپاشی عصبی و رسیدن به ایمانی تازه نگاشته شدهاند به خوبی حاملِ جهانبینی کلی تولستوی بهخصوص در رابطه با موضوع ایمان هستند. کتاب اعتراف که اکنون از او در دست داریم، اعترافات بی محابا و صادقانه تولستوی از دوران رنج و شک و تردیدهایش است. از باتلاقِ شکی که اسیرش شد و راهی که طی کرد تا بتواند خود را از این باتلاق ترسناک بیرون بکشد. او در این کتاب تمام نوسانات فکری و اعتقادیاش را بیان میکند. و بهطور کلی بعد از خواندن این کتاب میتوان دریافت که: «ریشه مسائل اخلاق مداریای که در کتابهای تولستوی میبینیم از چه تفکراتی نشات گرفتهاند. و ایمانِ سرسختِ او از چه راهی به دست آمده است.»
ما با اعترافاتش به جهانبینی نهایی و خودساخته او نزدیک میشویم. در ادامه سعی میکنم بخشی از این جهانبینی و مسیری که او طی کرده و در این کتاب آمده را توضیح دهم.
در ادامه با معرفی کتاب اعتراف با ما همراه باشید.
بخشی از وصیتنامهٔ بیژن نجدی در ابتدای کتاب یوزپلنگانی که با من دویدند چنین است:
و میبخشم به پرندگان
رنگها، کاشیها، گنبدها
به یوزپلنگانی که با من دویدهاند
غار و قندیلهای آهک و تنهایی
و بوی باغچه را
به فصلهایی که میآیند
بعد از من.
یوزپلنگانی که با من دویدند روایت ۱۰ داستان کوتاه با موضوع مرگ است که هر کدام کاملاً مجزا و با نثری خاص و شعرگونه توسط زندهیاد بیژن نجدی نوشته شده است.
بیژن نجدی، با مدرک ریاضی از دانشسرای عالی تهران، بهدلیل سبک خاصی که در روایتها و شخصیتپردازیها داشت، داستانها را بهشکلی خاص و منحصربهفرد ساخته و پرداخته است، بهگونهای که مخاطب را تا عمیقترین فضاهای توصیفی میکشاند.
جملات کوتاهی که در جانبخشیدن اشیاء بیجان بهکار میبرد، نشاندهندهٔ سبک خاص این نویسنده است. برای مثال در بخشهایی از کتاب میخوانیم: